یاس خوشبو

گدایی

1391/3/21 1:41
نویسنده : مصی
496 بازدید
اشتراک گذاری

 الهی ...                                                        

نه من آنم که زفیض نگهت چشم بپوشم

 

 

 

 

نه تو آنی که گدا راننوازی به نگاهی

 

 

در اگر باز نگردد،نروم باز به جایی

 

 

پشت دیوار نشینم،چوگدابرسر راهی

 

 

کس به غیر ازتونخواهم ،چه بخواهی چه نخواهی

 

 

باز کن در،که جز این خانه مرانیست پناهی ...

 

 

 

     


 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (2)

دايي پسقلي
21 خرداد 91 15:18
خداوندا تو میدانی .... منم ، در متن یک دردم منم ، برگم ، ولی زردم منم ، هستم ، ولی سردم منم ، مُرده م ، منم مُرده م منم ، یک بغض پر باران منم ، غمهای بی سامان منم ، هستم دراین زندان منم ، زخمهای بی درمان منم ، دارم تب و تابی ز تنهائی ، ز بیتابی منم ، رفته به گردابی مرا باید که دریابی منم ، یک آسمان دردم منم ، دریا شود قبرم منم ، دنیا شود جبرم منم ، پایان شده صبرم منم ، یک ذره گردم منم ، خواهم کسی همدم منم ، برخود ستم کردم دلم خون میشود هردم منم ، از عشق گویانم منم ، دردست درمانم منم ، آمد به لب جانم خداوندا ! بمیرانم
...
24 خرداد 91 19:24
دلتنگت هستم... و این خط غریب... و این چشمان خسته... و این دستهای مهربان... عجیب بیقراری میکند... عجیب دلتنگت هستم و می دانم که اگر لبخند بر لبهای تو بدرخشد... قدمهایم پرواز می آموزند... و دلتنگ تر میشوم... از این انتظار فرسود کننده که تنها مانده ام و غریبانه خاطره مکررمان را دوره میکنم ...و به یاد می آورم که... شیرینی بودنت را نباید فراموش کنم. از تو چه پنهان خوب من من جز تو همه چیز را فراموش کردم..
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به یاس خوشبو می باشد