بدون عنوان
عجب صبری خدادارد
اگر من جای اوبودم
همان یک لحظه ی اول
که اول ظلم رامیدیدم از مخلوق بی وجدان
جهان راباهمه زیبایی وزشتی
به روی یکدگر ویرانه میکردم
عجب صبری خدادارد
اگر من جای اوبودم
که میدیدم یکی عریان ولرزان.دیگریپوشیده از صد جامه ی رنگین
زمین وآسمان راواژگون مستانه میکردم
عجب صبری خدادارد
اگر من جای اوبودم
برای خاطر تنهایکی مجنون صحراگردبی سامان
هزاران لیلی ناز آفرین راکوبه کو آواره ودیوانه می کردم
عجب صبری خدادارد
اگر من جای اوبودم
چرامن جای اوباشم
همین بهتر که اوجای خود بنشسته وتاب تماشای زشتکاریهای این مخلوق رادارد
وگرنه من جای اوبودم
یک نفس کی عادلانه سازشی باجاهل وفرزانه می کردم
عجب صبری خدادارد
عجب صبری خدادارد. . .
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی