دست هایم خالیست
تنهانشسته ام... خدای من!آنقدرخسته ام که تنها تومیدانی!...می دانی...؟!یقین دارم که از عمق تنهاییم آگاهی...
بادیدگانی تار...می نویسم...برای دل
این دل تنگ وتنها...امروزتنهاتر ازهر زمان دیگری هستم...
توهستی درتاروپودلحظاتم...اما...
اماسهم من ازاین دنیای رنگی همیشه تنهایی بوده
چشمانم رااز من مگیر...بگذارتاجان دارم برای توبنویسم...تویی که مهربانترینی ...خدایا!دریاب حال مراکه از وصف حالم عاجزم وخسته...
دریاب مرا!این بنده ی سراسربغض وحسرت را...
صبر!...صبررابه من هدیه کن.
خدایابگذاردست یابم به هر آنچه که دلم با آن آرام میگیرد...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی