منم پروردگارت
منم پروردگارت
خالقت از ذره ای ناچیز
صدایم کن مرا،آموزگار قادر خود را
قلم را،علم را،من هدیه ات کردم
بخوان مارا
منم معشوق زیبایت
منم نزدیک ترازتوبه تو
اینک صدایم کن رها کن غیر مارا،سوی مابازا
منم پروردگار پاک وبی همتا
منم زیبا،که زیبابنده ام رادوست می دارم
توبگشا گوش دل،پروردگارت باتومی گوید
تورادربیکران دنیای تنهایان
رهایت من نخواهم کرد
عزیزا،من خدایی خوب می دانم
تودعوت کن مرابرخود
به اشکی،یاخدایی،میهمانم کن
که من چشمان اشک آلوده ات رادوست می دارم
این منم پروردگار مهربانت،خالقت
اینک صدایم کن مرا،باقطره اشکی
به پیش آور دودست خالی خودرا
آیاعزیزم حاجتی داری؟
بخوان مارا
اینک وضویی کن
بگو...
بگو جز من کسی دیگر نمی فهمد
به نجوایی صدایم کن
بدان آغوش من باز است
شروع کن
یک قدم باتو
تمام گامهای مانده اش بامن...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی